سوگ
سوگ چیست؟
دردهای هیجانی همراه با احساس فقدان را سوگ میگویند که یدرمانگرخیلی میتواند کمک کند.
داغدیدگی چیست؟
مجموعه فرآیند بهبودی که به دنبال فقدان فردی محبوب با نوع خاصی از نزدیکی و ارتباط رخ میدهد، با این وصف داغدیدگی درد و رنج بیشتری نسبت به سوگ دارد که این درد و رنج شامل تغییرات مشخص در رفتار، طرز فکر، نگرش، اعتقادات مذهبی و زندگی روحانی فرد داغدیده است.
انواع فقدان
شامل ازدست دادن موارد زیر می باشد:
- فرد مورد علاقه
- محل سكونت
- جامعه و يا كشور
- شغل
- سلامتي
- عملكرد اجتماعي
- و …
مراحل سوگ:
- شوک و انکار: به طور طبیعی نخستین واکنش هر فرد نسبت به از دست دادن فرد مورد علاقه، انکار است. مدتی طول می کشد تا فقدان را بپذیرد.
- خشم: بعد از پذیرش واقعیت بروز هیجانات شدید و خشم همراه با شکایت از خود و دیگران و حتی نظام هستی است.
- افسردگی: با فروکش کردن هیجانات فرد وارد فاز افسردگی می شود. در این مرحله احساس پوچی و از دست رفتن معنای زندگی، بی حوصلگی و کندی روانی و مشغولیت ذهنی با خاطرات مثبت و منفی که با فرد از دست رفته را تجربه میکند.
- پذیرش: در صورتی که فرد دست به اقدامات سازنده بزند و درمان صورت گیرد، بتدریج بعد از گذشت چند ماه تا یک سال علائم دوره افسردگی از بین می رود و فرد به زندگی عادی بازمیگردد.
علائم اختلال سوگ :
اختلال سوگ در دسته اختلالات افسردگی قرار دارد. فردی که به تازگی سوگوار شده است حالات و افکاری شامل بیقراری، احساس پوچی و ملال، خشم و نفرت ناشی از فقدان، بیخوابی، کاهش میل جنسی، کاهش وزن، اختلال در توجه و حافظه، از دست دادن میل به زندگی، نشخوار فکری و اشتغال ذهنی شدید نسبت به فرد متوفی، نپذیرفتن مرگ او، درد روانی شدید، بیحسی و کرختی، مقصر دانستن خود در مرگ او، دوری از عواملی که او را به یاد عزیز ازدسترفته میاندازد، تمایل به مرگ برای پیوستن به عزیز از دست رفته، بیاعتمادی به دیگران، احساس تنهایی، سردرگمی در مورد هویت شخصی و بیعلاقگی به آینده را تجربه میکند.
علاوه بر نشانههای یاد شده، احتمال بروز توهمهای دیداری و شنیداری مانند شنیدن صدای فرد از دست رفته یا تصور دیدن او، علائم جسمانی مانند دردهای قلبی و گوارشی و همچنین افزایش مصرف سیگار و مشروبات الکی نیز در بین این بیماران وجود دارد
دو نوع سوگ داریم : بهنجار و نابهنجار
علائم و نشانه های سوگ طبیعی
چهار وظیفهی اصلی را برای فرآیند عزاداری:
الف: پذیرش واقعیت فقدان
ب: تجربهی دردناک عزا و فقدان
ج: سازگاری با شرایط جدید
د: سرمایهگذاری در ارتباطات جدید
واکنش سوک نابهنجار
تعریف پذیرفته شدهای دربارهی عزای پاتولوژیک وجود ندارد عموماً درمانگران آنرا به عنوان فرآیند عزای حل ناشدهای تلقی میکنند که منجر به ظهور عزای پاتولوژیک شده است، گروهی این اصطلاح را برای فرآیند عزای طولانی شده، خیلی شدید منع شده، تثبیت شده در یکی از مراحل عزا، واکنش عزایی منجر به بروز کامل یکی از بیماریهای روانی شود بهکار میبرند.
تمیز بین عزای بهنجار و پاتولوژیک
- نشانگان عزای بهنجار:
- الف= شوک
- ب= عزاداری حاد
- ج= بهبود
عوامل مستعدسازی عزای بیمارگونه
1- حضور احساسات بیارزشی
2- شدت نشانگان افسردگی
3- طول مدت فرآیند عزاداری
4- تاریخچه فقدانهای طولانی
5- تاریخچه وجود مشکل در رابطه با مادر و سایر بستگان نزدیک
6- شکایات مربوط بر رفتارهای جسمانی و افسردگی
سوالات متداول :
1.عوامل مستعد سازی عزای بیمارگونه چیستند؟
حضور احساسات بی ارزشی ، شدت نشانگان افسردگی ،طول مدت فرایند عزاداری ،تاریخچه فقدان های طولانی
2.آیا مراسم تشییع جنازه و تدفین منجر به تسهیل فرایند عزا می شوند ؟
بله .این مراسم به درک واقعیت فقدان کمک می کند ، موقعیت مناسبی را برای فرد داغدیده فراهم می کند تا بتواند احساسات و افکار خویش را درباره متوفی ابراز نماید.این مراسم منجر به ایجادیک شبکه حمایت اجتماعی نزدیک می کند.
3.با رواندرمانی چه کمکی میتوان به فرد داغدیده کرد ؟
درمانگر که به مراجع کمک کند تا فرایند داغدیدگی را به شیوه ای موفقیت آمیز به انتها برساندو به شناخت و حل تعارضات ناشی از فقدان که منجر به تاخیر عزاداری ، طولانی شدن و یا غیاب آن می شود، برسد.
4.چه زمانی رواندرمانی داغدیدگی واجب و حتمی است؟و چند جلسه کفایت می کند ؟
وجود واکنش پیچیده در قالب علایم جسمانی ، روانی و رفتاری نابهنجار و واکنش عزای اغراق آمیز. 8تا 10 جلسه کافیست
5.برای کودکان داغدیده چه نوع درمانی مناسب است؟
گروه درمانی روش بهتری برای درمان کودکان داغدیده است که هدف آن ایجاد محیطی امن برای کودک است که بتواند نوسانات هیجانی مربوط به فقدان را دریابد .، تجربه فقدان را ارزیابی کند و نهایتا آن را بپذیرد .گروهها شامل حداقل 5 و حداکثر ده کودک است که هر هفته یک بار به مدت یکساعت تشکیل می شود و به مدت هفت هفته طول می کشد.